Web Analytics Made Easy - Statcounter

فیلمسازی که روزگاری سوژه‌های فیلمسازی‌اش را از دل صفحات روزنامه‌ها انتخاب می‌کرد بد نیست که سری به همان روزنامه‌ها بزند تا ببیند کسی که در کنارش عکس یادگاری می‌زند چگونه مال مردم را بالا می‌کشد؛ شاید سوژه فیلم بعدش‌اش را پیدا کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، احتمالاً در این روزها خبر دفاعیات اصغر فرهادی در جشنواره کن را درباره بی‌گناهی خود بر سر جنجال سرقت ادبی فیلم «قهرمان» شنیده‌اید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در نشستی در این جشنواره که این روزها در شهر ساحلی کن کشور فرانسه اجرا می‌شود، گفته که داستان فیلمش را از صفحه یکی از روزنامه‌ها پیدا کرده بوده و این حق را داشته که درباره موضوع آن فیلمی بسازد. او می‌گوید که این ایده را قبلاً هم داشته و به سریال داستان شهر اشاره می‌کند که آن روزها نیز در صفحه حوادث روزنامه‌ها به دنبال حوادث و جرایم می‌گشته و با انتخاب سوژه مورد نظرش سناریو یک قسمت از آن مجموعه تلویزیونی را می‌ساخته است.

اما اتفاق دیگری هم بعد از این نشست افتاده است که در فضای مجازی واکنش‌های زیادی داشته و هواداران طرف مقابل فرهادی آن را غیرمستدل خوانده‌اند. انتشار تصویری که جای سؤال برای عموم مردم و علاقمندان هنر هفتم داشته است.

انتشار تصویری از اصغر فرهادی برنده اسکار و فیلمسازی که از او به عنوان فیلمسازی خاص یاد می‌شود با مدیر یکی از سایت‌های شرط‌بندی که از سوی مقامات قضایی ایران نیز تحت پیگرد قانونی است. پویان مختاری که حتی یکبار با همکاری پلیس اینترپل در اسپانیا دستگیر شد و یک ماه در زندان آنجا بود و جرایم مالی سنگینی را نیز پرداخت کرد.

سایت‌های شرط‌بندی یکی از پدیده‌های غمبار و تلخ این روزهای کشور ما است. مردمی که طبق گزارشات بازه سنی 18 تا 30 سال را در بر می‌گیرد مال‌باختگان و ورشکستگان این سایت‌ها هستند که بعضاً‌ تمام دار و ندارشان توسط امثال مختاری یکجا بالا کشیده می‌شود و به خاک سیاه می‌نشینند. مختاری که روزگاری خواننده قطعات پاپ در کشور بود چند سال است که ترجیح داده تا با این روش غیرقانونی و ضد اخلاق و انصاف‌، جیب‌هایش را از مال مردم پُر کند و زندگی لاکچری برای خود به‌هم‌ بزند. تصاویر او در صفحه شخصی‌اش با هواپیمای شخصی جت و ماشین‌های سوپر لاکچری و تیپ و قیافه‌های مدل‌های خارجی نشان می‌دهد که کاسبی با پول و مال حرام قمار بازی حسابی به او ساخته است.

او که یک رابطه عاشقانه داشته است مدتی است که با عروس سابق سفیر دانمارک وارد رابطه شده است. معشوقه قبلی او بعد از به‌هم خوردن رابطه‌شان از ارتباط این جوان خوش‌گذران که روزگاری در توابع خوزستان به‌دنیا آمد و بزرگ شد، با دخترهای گوناگون گفت که عامل شکست عشقی و جریحه‌دارشدن احساسش شده است. او در ویدیویی بعد از اتمام این رابطه گفته بود:

من در سخت‌ترین روز‌ها کنارت بودم، الان چه گناهی کردم؟ چه دشمنی باهام داری که اینجوری من را اذیت می‌کنی، هر شب باید دخترهای دیگه را بیاری خونه و منو پیش اونا تحقیر کنی که اونا شاد باشند؟ وقتی منو از مسافرت می‌پیچونی و میگی برو خونه که با بقیه دخترا شاد باشی؟ وقتی من از همه چیز و همه کس گذشتم که فقط با تو باشم و…

هرچند که مختاری در جواب احساسات همسر سابقش تنها به این بسنده کرد که دیگر نمی‌تواند این رابطه را ادامه دهد.

حالا که او گویا ساکن اسپانیا است این روزها سر از شهر کن درآورده و این طور که خود می‌گوید قرار است تا به او جایزه بهترین خواننده سال را بدهند. او در صفحه خودش تصاویری از خوش روی فرش قرمز کن منتشر کرده هرچند که این تصاویر در صفحه جشنواره کن دیده نمی‌شود.

او چند روز قبل یکباره تصاویری از خود و اصغر فرهادی منتشر کرد و نوشت که امروز صبح هنگام صبحانه با او دیدار داشته است. فرهادی هم با چهره خندان حاضر شده تا کنار این قمارباز چند عکس یادگاری با روی خندان بیندازد. البته هرچند که این دیدار یکباره آن هم از مردی که از حواشی دوری می‌کند کمی عجیب است.

اما بد نیست به فرهادی که مدعی است روزنامه‌ها و صفحه حوادث جراید را مرتب می‌خوانده تا سوژه‌های داغ حوادث و اتفاقات تلخ را برای تبدیل کردن سناریوهای فیلم و سریالش انتخاب کند، سری به همان روزنامه‌ها و صفحات خبرگزاری‌های ایرانی در کنار حضورش در ورکشاپ‌ها، مسترکلاس‌های فیلمسازی و میزگردهای با فیلمسازان خارجی بزند تا از درد دل‌های مال‌باختگانی که پویان مختاری و مانند او دار و ندارشان را بالا کشیده‌اند، باخبر شود و بعد به این فکر کند که کنار او برای عکس یادگاری در صبح زیبای شهر کن بایستد یا خیر. از او که مدعی شناخت و بینش عمیقی از جامعه ایرانی و آسیب‌های اجتماعی آنان است بعید بود با چنین فردی که جیب مردم را خالی می‌کند عکس یادگاری بگیرد. اگر هم او را نمی‌شناسد پس چطور به عوارض و آسیب‌های فضای مجازی در فیلم قهرمان پرداخته در حالی که چنین فردی که همه در فضای مجازی از او می‌نالند را نمی‌شناخته است. به‌نظر می‌رسد که شاکی فرهای و مدعیانی که می‌گویند او چندان هم او از جامعه باخبر نیست، بی‌راه نمی‌گویند.

در ادامه توجه آقای فرهادی را به یک نمونه از اظهارات مالباختگان سایت‌های شرط‌بندی که در تاریخ 23 دی‌ماه 1399 در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است جلب می‌کنیم:

«وقتی دوستانم از شرط‌بندی و پول‌هایی که رد و بدل می‌شود می‌گفتند، مشتاق شدم وارد این بازی شوم. می‌گفتند اگر روی برد یکی از تیم‌های فوتبال یک به 4 شرط ببندم در صورت موفقیت این تیم 4 برابر پولی که گذاشته‌ام برنده می‌شوم. هفته اول روی برد یکی از تیم‌های صدرنشین لیگ آن هم بالای یک گل شرط بستم. این تیم در آن بازی با اختلاف 2 گل برنده شد و 500 هزار تومانی که کاشته بودم 2 میلیون تومان شد. موفقیت بزرگی بود ولی مدتی بعد فهمیدم خیلی‌ها با برد شروع می‌کنند و این همان در باغ سبز نشان دادن است. شرط‌بندی ادامه پیدا کرد ولی شرایطی پیش می‌آید که نمی‌توانی بزنی بیرون. آنقدر ادامه دادم تا اینکه متوجه شدم 60 میلیون تومان باخته‌ام. شرط‌بندی فوتبال دقیقاً با روان انسان بازی می‌کند و تلاش می‌کنی پول‌هایی را که باخته‌ای زنده کنی ولی باز هم می‌بازی. مثلاً در جام حذفی وقتی تیم صدر جدول لیگ برتری با یک تیم دسته یک مسابقه دارد مطمئن هستی تیم لیگ برتری برنده بازی است و حداقل با اختلاف سه گل برنده از زمین بیرون می‌آید. سایت شرط‌بندی ضریب یک به چهار را برای برد این تیم در نیمه اول تعیین می‌کند و تو با اطمینان از اینکه حتماً نیمه اول برنده می‌شود شرط‌بندی می‌کنی. اما نیمه اول مساوی تمام می‌شود. همین شرایط برای نیمه دوم تعیین می‌شود و تو دوباره پول واریز می‌کنی ولی باز هم مساوی می‌شود. در انتهای مسابقه تیم لیگ برتری در وقت اضافه بازی را می‌برد اما این وسط تو بازنده‌ای. همین باخت شما را عصبی می‌کند و گاهی اوقات مغزت قفل می‌شود. در طول بازی روی کرنر، اوت دستی، کارت زرد و قرمز و حتی تعداد خطاهای دو تیم هم شرط‌بندی می‌کنند. بیشترین پولی که در شرط‌بندی باختم بازی لیورپول و اتلتیکو مادرید بود که روی پیروزی لیورپول شرط بستم و 12 میلیون تومان باختم.»
 «مسعود» هم همه زندگی‌اش را در شرط‌بندی فوتبال باخته است. می‌گوید دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد: «10 سال قبل در کلوپ ورزشی با شرط‌بندی فوتبال آشنا شدم و مسیر زندگی‌ام از همان روز عوض شد. از برگه‌های شرط‌بندی توتو و اسکار90 شروع کردم تا رسیدم به سایت شرط‌بندی آنلاین. برگه‌های شرط‌بندی فوتبال، سال‌های قبل در شمال کشور رواج داشت. آن‌وقت پول زیادی برای شرط بندی لازم نبود اما هرچه جلوتر آمدیم مبالغ شرط‌بندی بیشتر شد. اطلاعات خوبی در فوتبال دارم. برای همین تصور می‌کردم برای پیش‌بینی فوتبال همین کافی است. بازی‌های لیگ برتر و دسته یک و بازی‌های خارجی با ضرایب مختلف در سایت شرط‌بندی قرار دارد و تو باید به نسبت آن پول واریز کنی و شرط ببندی که گاهی یک به 100 هم می‌شود. مثلاً در بازی رئال مادرید و بارسلون روی اخراج راموس مدافع رئال مادرید ضریب یک به 100 شرط‌بندی می‌کنند و اگر یک میلیون تومان بکاری 100 میلیون تومان می‌بری. همین ضریب بالا خیلی‌ها را مثل من وسوسه می‌کند ولی اخراج نمی‌شود و همه این یک میلیون تومان‌ها به جیب گرداننده سایت می‌رود.»

اکنون با توجه به ادعای فرهادی مبنی بر کشف سوژه‌هایش از گزارش‌های واقعی مطبوعات می‌توان موضوع خالی کردن جیب مردم توسط مدیران سایت‌های قمار را به عنوان سوژه فیلم بعدی به فرهادی پیشنهاد داد تا اگر واقعا برای مردم فیلم می‌سازد این بار  قصه مردی را روایت کند که با پول‌های مردم، گران‌ترین ماشین، لباس، خانه و سفرهای دنیا را می‌رود و حتی به آبروی حرفه‌ای کارگردانی که مدعی ایستادن کنار مردم است نیز رحم نمی‌کند و از آن به سود خویش بهره می‌برد.

منبع: خبرگزاری تسنیم

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: شرط بندی فوتبال میلیون تومان شرط بندی عکس یادگاری روزنامه ها سایت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۵۰۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفت‌وگو باکارگردان مجموعه‌مستند «پابه‌ماه»/ قصه‌هایی تماشایی از امید و زندگی

به گزارش قدس آنلاین، این مستند قصه روزهایی از زندگی آدم‌هاست که پر از انتظار، نگرانی، عشق، شور و شوق، ترس و صبر است. قسمت اول به نام «همیشه با هم» روایت دو خواهر دوقلوی همسان با ویژگی‌های مشترک بود که همزمان با هم مادر می‌شوند. در قسمت دوم «کر کوهستان» هم روایتی از زن باردار عشایری را نشان می‌داد که در روستایی سخت‌عبور در استان چهارمحال و بختیاری زندگی می‌کرد و برای تولد نوزاد با چالش‌هایی روبه‌رو بود. هر قسمت از فصل دوم این مجموعه روایت داستانی مستقل و متفاوت است و قسمت سوم این مجموعه هم با عنوان «فرشته رضا» امشب ساعت ۱۸:۳۰ روی آنتن شبکه۲ سیما می‌رود. درباره جزئیات بیشتر این مجموعه با «امیرحسین اوسیوند» کارگردان و مجری طرح «پا به ماه» گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید. 

امیرحسین اوسیوند


فصل اول این مجموعه سه سال پیش از تلویزیون پخش شد و با استقبال نسبتاً خوبی همراه بود، چه شد به گروه فصل دوم «پا به ماه» پیوستید و تجربه تولید مستند درباره فرزندآوری برایتان چطور بود؟
من چند سال پیش، فیلم مستند «ننه سلطنت» را با همکاری خانم محور ساختم که آن مستند سبب شروع همکاری ما شد. برای ساخت فصل دوم مجموعه «پا به ماه» به بنده پیشنهاد همکاری دادند که کارگردان پنج قسمت از این مجموعه و مجری طرح آن هستم. 
این مجموعه سخت‌ترین جنس مستندی بود که کار کردم چون پیش از آن چندین مستند اجتماعی ساخته بودم ولی مجموعه «پا به ماه» به واسطه مضمونی که داشت، کار بسیار سختی بود به ویژه در اپیزود «کُر کوهستان» چون سوژه در لوکیشنی سخت‌گذر در یکی از روستاهای چهارمحال و بختیاری زندگی می‌کرد؛ هم فرایند پیدا کردن سوژه کار سختی بود و هم مرحله تولید و فیلم‌برداری. 
هر بار که به لوکیشن محل زندگی سوژه می‌رفتیم حدود ۱۲کیلومتر در مسیر کوهستانی پیاده‌روی داشتیم و از رودخانه عبور می‌کردیم. فضای کار در این اپیزود بسیار سخت بود اما تمام سختی‌هایی که در تولید این پروژه وجود داشت چه به لحاظ تولید و چه به لحاظ برخورد با سوژه در لحظه تولد نوزادان از تن گروه بیرون می‌رفت و روزهای سخت برایمان شیرین می‌شد. در واقع لحظه تولد بچه‌ها نقطه عطف ماجرا بود که موجب می‌شد با علاقه و انگیزه کار کنیم. 

ورود به زندگی شخصی افراد به ویژه زنان باردار، آسان نیست آن هم با دوربین، چطور به سوژه‌ها نزدیک می‌شدید؟
کاری که در این فصل با همفکری تهیه‌کننده پیش بردیم این بود که تا حد امکان از مصاحبه کردن با سوژه‌ها پرهیز کنیم چون اپیزودهای این مجموعه، مستند پژوهشی نیست بلکه مستندی درباره زندگی آدم‌هاست. هر چقدر از مصاحبه کردن و نشاندن سوژه جلو دوربین پرهیز می‌کردیم، فضای بهتری از نظر روایت داستانی بدست می‌آوردیم ضمن اینکه سوژه هم با دوربین، احساس راحتی بیشتری پیدا می‌کرد و مخاطب هم ارتباط بهتری با قصه می‌گرفت. 
یکی از کارهایمان این بود که به جز بحث پژوهش و راضی کردن سوژه‌ها که در مقطع حساس بارداری کار بسیار سختی بود، سعی کردیم دوربین را در دل اتفاق‌ها قرار دهیم و بین سوژه و دوربین فاصله زیادی ایجاد نکنیم. گاهی هم به خاطر شرایط سخت مادران باردار نمی‌توانستیم خیلی به سوژه نزدیک شویم. 

ضرورت پرداختن به موضوع فرزندآوری را در زمانه کنونی چه می‌دانید؟
ایده ساخت مجموعه «پا به ماه» چند سال پیش کلید خورد که ایده اولیه از آنِ تهیه‌کننده بود. من در فصل دوم به گروه اضافه شدم و از این منظر به ماجرا نگاه می‌کردم که فرزندآوری یک وجه مهم از امید به زندگی است البته نسخه‌ای نیست که بتوان برای همه پیچید ولی در بیشتر خانواده‌هایی که با آن‌ها برخورد داشتم و در مسیر ساخت مستند تا به دنیا آمدن فرزندشان با آن‌ها همراه بودم، می‌دیدم با وجود تمام مشکلاتشان چقدر نسبت به این موضوع امید دارند. حتی کسانی که فرزند ناخواسته داشتند وجه روشنی از امید به زندگی را در آن‌ها می‌دیدیم. گروه تولید هم وقتی تولد بچه‌ها را می‌دیدند لحظه شیرین و جذابی را تجربه می‌کردند. به عنوان یک فیلمساز، به دنبال شعار دادن در این مجموعه نبودم فقط می‌خواستم اتفاق‌های واقعی و جاری زندگی را روایت کنم؛ اینکه فرزندآوری تا چه اندازه می‌تواند امید را در زندگی آدم‌ها جاری کند. تلاشم به تصویر کشیدن این واقعیت شیرین و جذاب بود. یکی از صحنه‌های جذاب در فرایند تولید این مجموعه، لحظه تولد نوزاد بود، نوزادی که مدام در حال گریه کردن بود چون از محیط امن رحم مادر وارد فضای ناامن دیگری می‌شد و زمانی که صورتش را به صورت مادر می‌چسباندند، بچه آرام می‌شد و گریه نمی‌کرد؛ این صحنه شگفت‌انگیز و جذاب بود. ما در «پا به ماه» اصلاً نمی‌خواستیم و نمی‌خواهیم وارد فضای شعاری شویم. 

خواسته هر مستندساز و فیلمسازی در حرفه‌اش، نمایش و اکران اثرش است و تلویزیون بستر خوبی برای پخش مستندهاست. به نظر شما رسانه ملی چقدر به مستند توجه دارد و تا چه حدی می‌تواند در جامعه مستندسازی ایجاد انگیزه کند؟
به نظرم مستند نباید فقط پرکننده تایم‌های خالی آنتن باشد و خوشبختانه الان دارد جایگاه خودش را در آنتن پیدا می‌کند اما لازم است نگاه ویژه‌ای به مستند در رسانه ملی بشود. در سریال‌های تلویزیونی که این سال‌ها ساخته می‌شود، آثار ضعیفی وجود دارد که مخاطب آن‌ها را نگاه نمی‌کند ولی مستند اگر خوب ساخته شود می‌تواند برای تلویزیون جذب مخاطب کند یعنی اگر تلویزیون باکس مستند را در شبکه‌های مختلف به رسمیت بشناسد، مخاطب هم با این فضا آشنا می‌شود و آن را می‌بیند چون مستند از دل زندگی آدم‌ها بیرون می‌آید. ضمن اینکه هزینه‌های تولید یک فیلم یا مجموعه مستند قابل قیاس با هزینه ساخت سریال‌های تلویزیونی نیست و می‌تواند در این فضا، مخاطب را جذب کند. 
پخش شدن یک اثر سبب دلگرمی و امیدواری مستندسازان می‌شود به ویژه از پلتفرمی مثل تلویزیون که رسانه‌ای فراگیر برای دیده شدن است. جا دارد مدیران سازمان صدا و سیما نگاه ویژه و منصفانه‌ای به مستند در تلویزیون داشته باشند و مطمئنم مخاطبان هم از مستندهای خوب استقبال می‌کنند. 

البته مستند جزو برنامه‌های پربیننده تلویزیون است به ویژه مستندهای حیات وحش، چرا کمتر روی ساخت مستندهای داخلی با موضوعات مختلف سرمایه‌گذاری شده است؟
همان طور که گفتید مستندهای حیات وحش که جزو برنامه‌های پربیننده تلویزیون هستند خارجی‌اند چون در کشور ما روی این ژانر تصویری، سرمایه‌گذاری نمی‌شود. اگر مستند اجتماعی جایگاه خودش را در تلویزیون پیدا کند بازی دو سر برد است هم از مستندسازان حمایت می‌شود و هم آنتن تلویزیون با برنامه‌های پرمخاطب و کم‌هزینه‌تری نسبت به هزینه‌های تولید سریال پر می‌شود. 
تلویزیون خانه مستندسازان است چون آرزوی هر مستندسازی، دیده شدن اثرش است. وقتی مستندسازی کارش از تلویزیون پخش می‌شود، انگیزه‌ بیشتری می‌گیرد. اگر بودجه‌های خوب و کافی برای مستندسازی تخصیص یابد قطعاً آثار خوب و مؤثری ساخته می‌شود. این رویه که مستندی ساخته شود، مستندساز آن را به تلویزیون ببرد و اثر را بفروشد، درست نیست بلکه تلویزیون باید از شروع تا پایان یک مجموعه کنار مستندساز باشد تا اثری خوب و فاخر ساخته شود و زمانی که کار خوب ساخته شود، مخاطب از آن استقبال می‌کند.
مستند می‌تواند به یک مدیوم پرطرفدار در برنامه‌سازی تلویزیون تبدیل شود. با وجود تلاش تهیه‌کنندگان این حوزه ولی در بسیاری از موارد، هزینه‌های تولید هم جبران نمی‌شود به ویژه برای بچه‌هایی که تازه وارد این حوزه شده‌اند و باید از جیبشان هزینه کنند تا اثری را بسازند. من نخستین فیلم مستندم را با وام ازدواجم ساختم. بسیاری از مستندسازانی که عاشق کارشان هستند، مسیرهای مشابهی را برای تأمین هزینه‌های تولید داشتند. لازم است نهادهایی مانند صدا و سیما از مستندسازان حمایت کنند و نگاه ویژه‌ای به آن‌ها داشته باشند.

زهره کهندل

دیگر خبرها

  • مورایس: بازیکنان من، چه اتفاق‌هایی برایتان رخ داد!
  • مهدی نصیری؛ سوژه‌ی متفکر یا شخصیت مبتذل؟
  • مکس ابرل: هیچ پیشنهادی برای آلفونسو دیویس دریافت نکرده‌ایم
  • پدیده والیبال ایران سوژه پست جدید فدراسیون جهانی
  • افزایش ۲ برابری حق‌الزحمه ساعت اضافه تدریس معلمان | همه معلمان رتبه‌بندی می‌شوند مگر اینکه...
  • گفت‌وگو باکارگردان مجموعه‌مستند «پابه‌ماه»/ قصه‌هایی تماشایی از امید و زندگی
  • آبی پوشان پایتخت به دنبال تثبیت صدرنشینی در تبریز/ نبرد اوسمار و مورایس در ال کلاسیکوی ایران
  • تجلیل از ۱۳ مخترع برگزیده در جشنواره ملی اختراعات خلیج فارس
  • سوژه امسال نون خ لب مرز بود | ۲ خط قرمز مهم که در این سریال رعایت شد
  • شمسایی: خوشحالم با جام برگشتم/ برای ادامه همکاری باید جمع بندی کنیم+فیلم